خامنهای؛ گریز از نقش شاه سلطان حسین
تنهایی
خامنه ای در حالی که میدانست تا چند ساعت دیگر قرار است سپاه چندموشک به سمت سوریه شلیک کند در ۲۸ خرداد، پشت تریبون قرار گرفت تا خطاب به خانواده شهدای! نظام مقدس! بگوید: «من و شما همه رفتنی هستیم».
خامنه ای وقتی به دارایی های نظامش نگاه میکند چیزی جز کسانی که ممکن است برای او بجنگند و کشته شوند نمییابد، خامنه ای در محاصره مردم ایران قرار دارد و در درون نظامش نیز بسیاری بر او خروج کرده اند، پس آیا کسی باقی مانده است تا برای او خونش را بر زمین بریزد؟!
خامنه ای در حالی که میدانست تا چند ساعت دیگر قرار است سپاه چندموشک به سمت سوریه شلیک کند در ۲۸ خرداد، پشت تریبون قرار گرفت تا خطاب به خانواده شهدای! نظام مقدس! بگوید: «من و شما همه رفتنی هستیم».
خامنه ای وقتی به دارایی های نظامش نگاه میکند چیزی جز کسانی که ممکن است برای او بجنگند و کشته شوند نمییابد، خامنه ای در محاصره مردم ایران قرار دارد و در درون نظامش نیز بسیاری بر او خروج کرده اند، پس آیا کسی باقی مانده است تا برای او خونش را بر زمین بریزد؟!
قلم به دست ها
خامنه ای شروع به ستایش خانواده هایی میکند که کسی را در دفاع از خلافت او از دست داده اند، سپس بر آن سکو میایستد تا بر جناح مقابل بتازد که میخواهند این سرمایه را از کف او بربایند؛ «بعضی از همین قلم به دست های مزدور -که دلشان میخواهد دل بیگانهها را به دست بیاورند به جای اینکه دل اولیای خدا را به دست بیاورند- یک چیزهایی مینویسند، یک حرفهایی مینویسند در بعضی از این مطبوعات، روزنامهها یا فضای مجازی؛ اینها نمیفهمند چهکار میکنند.»
بهار۷۹
در بهار سال ۷۹ هنگامی که نزاع درونی قدرت میان خامنه ای و اصلاح طلبان کذایی بالا گرفته بود، خامنه ای طی یک سخنرانی با حضور نوجوانان دانش آموزی که به اجبار گرد آوری شده بودند تا تحت عنوان «دیدار یار» به شنیدن سخنرانی خامنه ای وادار شوند، بر مطبوعات جناح مقابل تاخته بود؛ در پی تهاجم خامنه ای در آن روز گرم بهاری، مطبوعات جناح مقابل به طور «فله ای» توقیف شدند. آیا اینبار نیز شبیه آنبار است؟! اگر چنین شود عوارضش برای خامنه ای چه خواهد بود؟
آمریکا
بعد از همه مقدمات، خامنه ای به سراغ موضوع اصلی میرود؛ خامنه ای آمریکا را مخاطب اصلی سخنرانی خود فرض میکند. خامنه ای به یاد میآورد که رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۲۴ خرداد در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان نظام ایران را عامل «بیثباتی» در منطقه دانسته و گفته بود که «آمریکا علیه هژمونی ایران اقدام کرده است». تیلرسون افزوده بود: «سیاست ما در مورد ایران پس زدن این هژمونی است. مهار توان ایران برای ساخت تسلیحات هستهای و پشتیبانی از عناصری در داخل ایران است که به گذار مسالمتآمیز این حکومت منجر شود. این عناصر آنجا هستند».
موجودیت
خامنه ای به این ترتیب موجودیت خود را در معرض نابودی دید. خامنه ای ناچار بود تا در برابر پیام آمریکا برای تغییر او واکنش نشان دهد؛ در صورتی که او به تهدید درباره موجودیتش پاسخ نمیداد، پیش از آنکه مرز سرخ بقای او توسط آمریکا رد شود، خود از آن عبور کرده بود. خامنه ای با تاریخ پادشاهی صفویه آشنا است و نمیخواهد نقشی که بازی میکند یادآور شاه سلطان حسین به هنگام محاصره اصفهان باشد.
ترس
خامنه ای که تلاش میکرد تا ترسش را با اتخاذ لحن مهاجم مهار کند در ابتدا تلاش کرد، نشان دهد که در تهدیدات آمریکا پدیده جدیدی نهفته نیست؛ « میگویند میخواهیم نظام جمهوری اسلامی را تغییر بدهیم؛ خب کِی بوده که شما نخواستهاید این کار را بکنید؟»
فحاشی
خامنه ای که نمیتواند در توازن قوا از پس تهدید آمریکا بربیاید تصمیم میگیرد تا با فحاشی تعادل را برقرار کند؛ «اینهایی که تازه آمدهاند سرِ کار در آمریکا، مثل این کسانی که تازه وارد عالَم چاقوکشی شدهاند - این چاقوکشهای تازهکار و بیتجربه که به هرجا میرسند یک نیش چاقویی میزنند- نمیفهمند چهکار دارند میکنند؛ تا وقتی توی دهانشان بخورد؛ وقتی توی دهانشان خورد، آنوقت میفهمند حساب چیست، کتاب چیست.»
خامنه ای میداند که چند ساعت بعد از سخنرانی او، سپاه چند موشک به سمت سوریه شلیک خواهد کرد، خامنه ای شاید خیال میکند این کار او «تو دهانی» محسوب خواهد شد، یا خیال میکند موشکها برون رفتی برای تنگنای تغییر نظام که وزیر خارجه آمریکا پیش رویش گذاشته است، باشد؛ تا مگر آمریکا، دست از سر نظامی که با داعش! میجنگد! بردارد.
دشمن
بعد از آنکه خامنه ای در عبایش کمی باد انداخت تا آمریکا را بترساند، نگاهش را به سمت داخل کشور بر میگرداند یعنی همان جایی که هر تغییری علیه او در آنجا رقم میخورد. او ابتدا دشمن را مخاطب قرار میدهد؛ خامنه ای در ۱۴ خرداد بر سر قبر خمینی به این دشمن اشاره کرده بود؛ از نظر خامنه ای این دشمن همان کسی است که دادخواهی خون جانباختگان دهه۶۰ را به راه انداخته است و تا آنجایی پیش رفته است که در درون نظام خامنه ای بر حول آن صف بندی ایجاد کرده است.
دوست لرزان
خامنه ای سپس اشاره به «دوستان با اخلاص» میکند که ممکن است در توازن موجود در او به دیده شک بنگرند. و آنگاه به سراغ «دوستانی که گاهی دلشان میلرزد» میرود، تا پیام نهایی را بدهد.
شاید در این لحظه خامنه ای به یاد حسام الدین آشنا، مشاور روحانی میافتد که بعد از تصویب تحریم های جدید در سنای آمریکا علیه نظام در توییتر خود نوشت: «روزهای دشوار در راه است».
سیلی زدن!
خامنه ای میگوید: «این را همه بدانند -هم دشمن بداند، هم دوستان با اخلاص بدانند، هم آن دوستانی که گاهی دلشان میلرزد بدانند- که جمهوری اسلامی مستحکم ایستاده است و بدانید آنها نمیتوانند به ما سیلی بزنند، ما به آنها سیلی خواهیم زد.»
خائن
خامنه ای در پایان برای آنکه بر سر تنها دارایی که فکر میکند هنوز در اختیار دارد مصرانه بایستد، اعلام میکند: «هرکسی که سعی کند که یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود، به این کشور خیانت کرده؛ هرکسی که سعی کند که به خانوادههای شهدا اهانت بشود یا بیاعتنائی بشود یا مورد تعرض زبانی قرار بگیرند، به این کشور خیانت کرده؛ [چون] اینجا بحث نظام نیست، بحث کشور است؛ به کشور خیانت کرده.»
خامنه ای تلاش میکند تا با این عبارات هرگونه شکافی را در درون نظام بر سر جنگ های تجاوزکارانه اش ببندد، از این پس اگر کسی در درون نظام به دخالت در سوریه یا هرجای دیگری اعتراض کند، براساس این حکم خامنه ای خائن محسوب میشود. پرسشی که اما پیش میآید این است که آیا خامنه ای توانایی پیشبرد چنین خطی را در درون نظام دارد؟ آیا قدرت نمایی های پوشالی او، نظام شکننده اش را بیش از پیش درهم نمیشکند و به فروپاشی اش شتاب نمیدهد؟
آخرین دعا!
آخرین دعای ناامیدانه او خطاب به خدایی که نمیپرستدش، این است: «پروردگارا! این نور شهادت، این فضای شهادت، این طلب شهادت، این شور و شوق به شهادت را که در دل بعضیها هست، خاموش مکن.» خامنه ای تاکید میکند که «در دل بعضیها» و نه همه نیروهایش چنین نوری! وجود دارد؛ روزهای آتی نشان خواهد داد که «بعضی ها» چه کمیت و کیفیتی خواهند داشت!
خامنه ای در پایان برای آنکه بر سر تنها دارایی که فکر میکند هنوز در اختیار دارد مصرانه بایستد، اعلام میکند: «هرکسی که سعی کند که یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود، به این کشور خیانت کرده؛ هرکسی که سعی کند که به خانوادههای شهدا اهانت بشود یا بیاعتنائی بشود یا مورد تعرض زبانی قرار بگیرند، به این کشور خیانت کرده؛ [چون] اینجا بحث نظام نیست، بحث کشور است؛ به کشور خیانت کرده.»
خامنه ای تلاش میکند تا با این عبارات هرگونه شکافی را در درون نظام بر سر جنگ های تجاوزکارانه اش ببندد، از این پس اگر کسی در درون نظام به دخالت در سوریه یا هرجای دیگری اعتراض کند، براساس این حکم خامنه ای خائن محسوب میشود. پرسشی که اما پیش میآید این است که آیا خامنه ای توانایی پیشبرد چنین خطی را در درون نظام دارد؟ آیا قدرت نمایی های پوشالی او، نظام شکننده اش را بیش از پیش درهم نمیشکند و به فروپاشی اش شتاب نمیدهد؟
آخرین دعا!
آخرین دعای ناامیدانه او خطاب به خدایی که نمیپرستدش، این است: «پروردگارا! این نور شهادت، این فضای شهادت، این طلب شهادت، این شور و شوق به شهادت را که در دل بعضیها هست، خاموش مکن.» خامنه ای تاکید میکند که «در دل بعضیها» و نه همه نیروهایش چنین نوری! وجود دارد؛ روزهای آتی نشان خواهد داد که «بعضی ها» چه کمیت و کیفیتی خواهند داشت!
No comments:
Post a Comment